راهنمایی و رانندگی
1ـ سه چهار روز بود که پژو پارسم را از کمپانی گرفته بودم.. با یکی از دوستانم قرار گذاشتیم که آخر هفته به کاشان برویم و یک روزی تفریح کنیم.. خلاصه کنم.. به خیر گذشت ولی چشمتان روز بد نبیند.. صرفنظر از جزئیات، تقریبا نیم کیلومتری روی سقف بودم. چندتا معلق خوردم و بیرون از جاده روی خاکها فرود آمدیم.. با اضطراب بیرون پریدم و فقط دنبال این بودم که ببینم دوستم زنده است یا مرده.. پایم هم شکسته بود.. البته این را شب حادثه فهمیدم.. آن موقع داغ بودم.. از سر داغی این را هم متوجه نشدم که مسیر جاده گارد ریل نداشت که اگر داشت به احتمال قوی اتومبیلم چپ نمیکرد و معلق نمیزد.. بگذریم از اینکه مقصر هم نبودم و باز بگذریم که ترمز ای.بی.اس ایرانی چقدر در این حادثه موثر بود یا به عبارت بهتر اگر استاندارد بود شاید این مشکل ایجاد نمیشد. اما شگفتی ماجرا این بود که در همین احوال که ماشین صفرم خرد و خمیر شده بود و من با حالی خراب گوشه جاده کز کرده بودم و فقط خدا را شکر میکردم که اتفاقی جانی نیفتاده است و البته به حمایت روحی نیاز داشتم.. سرهنگ راهنمایی رانندگی آمد؛کمی قدم زد و خیلی بیاعتنا به حال من در گزارشش نوشت علت حادثه «سرعت».
اساسا سرعت بالایی نداشتم.. ماشین را تازه گرفته بودم و به من گفته بودند که تا 1000 کیلومتر با سرعت پایین رانندی کن تا به اصطلاح آب بندی شود.
با همان گیجی گفتم: جناب سرهنگ! سرعت زیادی نداشتم.. نهایتا 100 کیلومتر در ساعت.
نگاهی انداخت و خیلی بی اعتنا برگ جریمه درآورد و جریمهام کرد و داد دستم..
گفتم این چیه؟
گفت: جریمه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
2ـ یکی از اقوامم نیز که اخیرا تصادف کرده بود؛ اولین چیزی که بعد از تصادفِ با ماشینِ پر از آدم، به گارد ریلِ اتوبان عصبانیش کرده بود همین جریمه بود..
3ـ یک ماه پیش موکلم میگفت: با ال90 به گارد ریل اصابت کرده بوده و در همان احوال گیج و منگی 2میلیون از او گرفته بودند بخاطر خرابی گارد ریل با کلی جریمه.. فارغ از قصور یا تخلف.
این سه گزینه نقدی است اخلاقی است و حتی انسانی که البته برای آن مستند قانونی مستحکمی نیز نیافتم.
**شاید همه در این حس با هم مشترک باشیم که از جریمه شدن از سوی نیروی انتظامی بیزاریم.. من شخصا بسیار بدم میآید و بطور کل به هم میریزم. حالا ممکن است چندین برابر مبلغ جریمه را خرج چیزی کنم که معقول به نظر نیاید ولی پرداخت جریمه خیلی برایم گران تمام می شود.. این را گفتم که همین اول تکلیف را روشن کرده باشم که مساله پولش نیست یا دست کم همه سختیاش بخاطر پول نیست..
این یکی دو بار اخیر که جریمه شدم خیلی فکر کردم که این حسِ درونیِ بدآمدن از کجا آب میخورد؟ سعی کردم با نگرشی متفاوت خودم را آرام کنم.. به خودم میگفتم: این بندگان خدا مامورانی هستند که به وظیفهشان عمل میکنند برای ایجاد امنیت و آرامش بیشتر در سطح شهر و جادهها و طبعا من هم که تخلف کردهام باید جریمهاش را بپردازم.. از اینجور حرفها زیاد با خودم زدم، اما چندان تاثیری نکرد.. خلاصه با خودم که کلنجار رفتم به نتایجی رسیدم که برخیش را در اینجا مینویسم..
لُبِّ مطلب، نقدی است حقوقی و اخلاقی که گمان میکنم منشا حس بدی است که نسبت به جریمه نیروی انتظامی دارم.. و احتمال میدهم این حس مبتلابه بسیاری باشد (البته این نوشته نباید به معنای انکار زحمات ماموران نیروی انتظامی یا توجیه رفتار متخلفانه رانندگان وسایل نقلیه تلقی شود):
4ـ حدود دو سال پیش، پای همین دستگاههای کارت پارک، پارک کردم و اتفاقا کارت هم کشیدم و وقتی برگشتم جریمه شده بودم.. کفرم درآمده بود. اما هیچ کس نبود که حرفم را بشنود. چند دقیقهای ایستادم اما هیچ کسی نیامد که اعتراض کنم و پاسخگو باشد. (نقدی بر رفتاری متخلفانه)
5ـ در همان روزها بود وقتی با اتومبیلم در یکی از خیابانهای اصلی شهر رانندگی میکردم، یکی از سرهنگهای راهنمایی رانندگی نگاهم داشت.. پس از توقف شروع کرد به نوشتن برگ جریمه.. پرسیدم مشکل چیست جناب سرهنگ؟
گفت:چرا چراغ جلو اتومبیلت یکیش خاموشه؟
خودم هم خبر نداشتم.. پیاده شدم؛ دیدم ماشین مثل دزدان دریایی یک چشم است..
گفتم:جناب سرهنگ از تذکرتان ممنونم اما باور کنید همین یکی دو روز سوخته است و من اصلا ندیده بودم..
گفت : حالا جریمه میشوی تا دیگر ببینی.
گفتم: علم غیب که نداشتم.. الان هم شما نمیگفتید نمیفهمیدم.. ولی جریمه نفرمایید..
گفت: باید میفهمیدی..
گفتم: هرروز صبح چراغها را چک کنم؟؟!!!
کار خودش را میکرد بدون توجه به حرفهایم
کمی عصبانی شدم.. گفتم: فقط در بوردهای شهری عکس با لبخند میزنید و در کلیپهای تلویزیونی از مردم همکاری و اعتماد طلب میکنید.. ولی رفتارتان با مردم به گونهای است که انگار مجرم گرفتهاید.
نگاهی زیرچشمی انداخت و گفت: خیلی حرف بزنی ماشینتو میبرم پارکینگ.. خلاصه این یکی هم گذشت.
(نقدی اخلاقی و ارتباطی)
6ـ همین دو سه ماه قبل در کرج داخل یک کوچه پارک کرده بودم.. تکرار میکنم داخل یک کوچه آن هم کوچه خلوت.. البته باید بگویم در کمال ناباوری بعد از جریمه شدن تابلوهای توقف ممنوع را دیدم.. این را هم که مینویسم اعتراض به جریمه نیست.. از آنجا داغ شدم که وقتی عصر آمدم تا ماشینم را بردارم. دو برگ جریمه زیر برفپاک کن بود.. جالب این بود که مامور یا ماموران به شکل بسیار رندانهای نشانی محل توقف اتومبیل را متفاوت نوشته بودند.. مثلا اولی را نوشته بود خیابان فرشته غربی.. دومی را نوشته بود کوچه امام خامنهای 2…!!!! در حالیکه من به اتومبیلم دست نزده بودم. گویا کینه و خصومت شخصی با من داشته..(نقدی حقوقی و اخلاقی که به روشنی یک عمل متخلفانه است و پیگیریش کار حضرت فیل)
به 197 هم که تماس گرفتم پاسخگویی اینطور بود که:
شما باید بروی کرج و به نیروی انتظامی محل مراجعه کنی و آنها اعتراض شما را ثبت میکنند و پیگیری میکنند…
حالا که میرود این همه راه را….. من کجا؟ کرج کجا؟؟ برای 50000 تومان بروم کرج.. تازه آخرش معلوم نیست چه میشود..
همه اینها را گفتم که یک نکته را بگویم: از چندباری که در این چند سال جریمه شدهام غالبا خودم را مقصر نیافتم.. البته قصور و تخلف خود را هم انکار یا توجیه نمیکنم.. مواردی هم بوده است مثل سرعت غیرمجاز و.. که بخاطرش جریمه شدهام که البته خیلی آرام مدارکم را تحویل دادهام و بیهیچ سخن اضافهای برگ جریمه را گرفتهام و رفتهام..
اما همان چند مورد که نوشتم بس بود که بطور ناخودآگاه مرا به یک نتیجه برساند که این جریمهها بازی است و فقط یک ناندانی برای نیروی انتظامی.. چیزی که مهم نیست امنیت جادهای است.
به این حرف پوپولیستی باور ندارم …………….. ولی چندین بار بعد از جریمه شدن یا به عبارت بهترپس از مچگیریِ ماموران عزیز راهنمایی رانندگی در میان جاده، صدایی درونی ناشی از ناراحتی در من میگوید که: آخر کجای این مملکت روی اصول و قوانین است و استاندارد است که رانندگی و جریمههایش بینالمللی باشد؟؟!!
در بخش اول این نوشتار اشاره داشتم به جریمههایی که بدون هیچ گونه تخلفی دامنگیرم شده بود.. همچنین شکایت کردم از جریمهای که دقیقا لحظاتی بعد از تصادف به دستت میدهند که بسیاری از آنها نه تنها غیراخلاقی که بعضا غیرقانونی است. اساسا همین رفتار مچگیرانه و کارهایی که این ماموران گرامی بخاطرش میکنند فاقد مبانی علمی یا حقوقی است. برای مثال:
1ـ در سرپایینی جاده یا در پس تپه کمین میکنند یا در صندوق عقب را بالا میزنند و خلاصه تمام و کمال حس کمین را به آدم القا میکنند بطوریکه کاملا حس کنی قاچاقچیِ فراری هستی. بعد هم ناگهان تا وسط جاده میآیند و با تابلو نشانهات میگیرند که آدم قلبش به دهانش میآید و تا تابلو را در حلقت فرو نکنند برنمیگردند که…
حالا خیلی جادههایمان استاندارد است!!!
ماشینهایمان استاندار است؟؟!!!
این امر صرفنظر از خطراتی که میتواند داشته باشد حس بدی را به شهروند القا میکند که نیازی به تشریح ندارد. ضمن آنکه گمان نمیکنم مجوزی قانونی بر این کار وجود داشته باشد.
به بند آخر ماده 4 قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مصوب 89 توجه کنید:
«..در صورتیکه متوقف ساختن وسیله نقلیه مقدور نباشد یا تخلف توسط تجهیزات الکترونیکی ثبت شده باشد مراتب به نحو مقتضی به اطلاع دارنده وسیله نقلیه میرسد».
احتمالا این دوستان عدم مقدور بودن بر توقف وسیله نقلیه را بسیار مضیق تفسیر میکنند..
2ـ نقد دیگر از مقوله «توقع بیجا و یکسره به قاضی رفتن» است.. پارکینگ که وجود ندارد.. تمام نقطههای خیابانها و کوچهها را هم که تابلوی توقف ممنوع زدهاند.. خوب من راننده باید چه گلی به سرم بگیرم؟ ماشینم را در جیبم بگذارم؟!!!!
هربار که تهرا ن میروم عزا میگیرم کجای نواب ماشین را پارک کنم که بتوانم به انقلاب بروم.. هیچ جایی برای پارک که نیست هیچ از 16 طرف هم طرح ترافیک یا طرح زوج و فرد گذاشتهاند که قدم از قدم نمیتوانی برداری.
آدم یاد بیت مسخره محسن چاووشی میافتد که با همان صدای ارهای میخواند:
اره رو چون فرو کنی چه در کشی چه تو کنی
اینجا جایی است که فقط باید امیدوار بود که تبصره 2 ماده 15 قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مصوب اسفند سال 89 اجرا میشود:
تبصره۲ـ صددرصد(۱۰۰%) درآمد حاصل از این ماده پس از واریز به خزانه در اختیار شهرداری ذیربط قرار میگیرد تا جهت احداث توقفگاه (پارکینگ) در همان شهر هزینه نماید.
3ـ بگذارید باز از تهران بزرگ بگویم.. هربار که در تهران دنبال آدرسی هستم یا میخواهم به جایی بروم.. از شدت عصبانیت به جایی میرسم که دهانم پر میشود از ….(..استغفرالله..) بگذریم.. از دست این تابلوهای آدرس نما.. مثلا تابلو زده برای یوسفآباد.. 50 متر بعد از خروجی اتوبان زده .. حالا یکبار میروی اتوبان را دور میزنی دوباره میرسی به همان نقطه یا دنده عقب میگیری و جریمهاش را هم به جان میخری با هزار بدبختی میافتی در خروجی. بعد 200 متر میروی جلوتر مسیر 18 شاخه میشود و هیچ تابلوی دیگری نیست.. اگر هم باشد نهایتا زده آرژانتین.. جریمه میشوی هیچ… تازه بعد از کلی بدبختی یک راننده تاکسی پیدا میکنی که ازش بپرسی..
میگه: داداش کلا اشتباه اومدی
4ـ از اینها گذشته روزی از یکی از دوستانم که دوران سربازیش را در راهنمایی رانندگی گذرانده بود شنیدم که میگفت اول روز به ما یک دفترچه جریمه میدهند و اگر تا شب دفترچه را تمام نکنیم اضاف میخوریم یا… (اشالا که باد بوده یا من خیالاتی شدم ) اما ماده 2 قانون بالایاد میگوید:
ماده۲ـ به افسران کادر و پیمانی مورد وثوق راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران که برای تشخیص تخلفات مربوط به حمل و نقل و عبور و مرور تعیین شده و آموزش لازم را دیده اند اجازه داده میشود، تخلفات مربوطه را وفق قانون تشخیص داده و قبض جریمه صادر کنند.
تبصره۱ـ نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران برای مدت حداکثر دهسال میتواند به درجه داران کادر مورد وثوق راهنمایی و رانندگی که دارای دیپلم کامل متوسطه و گواهینامه رانندگی و نیز ده سال سابقه خدمت متوالی در راهنمایی و رانندگی بوده و آموزش لازم را دیده باشند اختیارات و وظایف مندرج در این ماده را از لحاظ تشخیص تخلف و صدور قبض جریمه تفویض کند و در موارد خاص و ضروری از افسران کادر و پیمانی سایر بخشهای نیروی انتظامی که آموزش لازم را دیده اند استفاده نماید.
البته تبصره 2 ماده مذکور بندی را اضافه میکند که از آوردنش صرفنظر میکنم.
تاکید می کنم که این نوشتار به معنای نفی زحمات راهنمایی رانندگی یا توجیه تخلفات رانندگی شهروندان نیست که رانندگی بسیاریمان بیشتر به آتاری بازی میماند.. اینها را نوشتم به این خاطر که یادآوری کرده باشم به خودم که جریمه کردن و دریافت پول جریمه از مردم هدف نیست بلکه ابزاری است برای ایجاد امنیت..
در پایان به چند ماده دیگر از قانون بالانوشت اشاره میکنم چرا که احساس میکنم در شناخت حقوق شهروندی کارآمد باشد:
ماده۹ـ رانندگان موظفند هنگام رانندگی گواهینامه، کارت خودرو و بیمهنامه معتبر شخص ثالث و برای خودروهایی که بیش از پنجسال از تولید آنان میگذرد برگه معاینه فنی را به همراه داشته باشند و در صورت مطالبه مأموران راهنمایی و رانندگی آن را ارائه نمایند. مأموران در صورتی مدارک رانندگان را مطالبه میکنند که شاهد تخلف از سوی راننده بوده یا تحت تعقیب قضائی یا انتظامی باشد. در صورتی که هیچیک از مدارک فوق به همراه راننده نباشد مأموران راهنمایی و رانندگی میتوانند تا زمان ارائه مدارک، خودرو را متوقف نمایند و در صورتی که یکی از مدارک فوق یا شناسنامه یا کارت شناسایی معتبر به همراه راننده باشد مأموران مذکور موظفند با أخذ مدرک مذکور و ارائه رسید بدون توقف وسیله نقلیه راننده را ملزم به ارائه سایر مدارک و استرداد مدرک أخذ شده نمایند.
چنانچه اقامتگاه راننده شهر دیگری باشد بنا به تقاضای وی راهنمایی و رانندگی مکلف است پس از وصول مدارک لازم نسبت به ارسال مدرک أخذشده به راهنمایی و رانندگی محل موردنظر وی توسط پست رسمی و ظرف مهلت چهل و هشت ساعت اقدام نماید.
ماده۱۳ـ در مواردی که طبق این قانون انتقال وسیله نقلیه ضرورت داشته باشد، وسیله نقلیه با استفاده از وسایل مطمئنه که برای این کار معمول است حسب مورد به نزدیکترین توقفگاه یا مقر انتظامی یا راهنمایی و رانندگی مربوط یا تعمیرگاه انتقال مییابد. هزینه های حمل و نقل و توقف وسیله نقلیه که توسط بخش خصوصی وصول میشود حسب مورد به عهده متخلف، مالک، متصرف یا قائم مقام قانونی آنان خواهد بود. هزینههای یادشده برابر تعرفههایی میباشد که به پیشنهاد وزارت کشور به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
تبصره۱ـ در صورتی که در اثر حمل یا نگهداری خسارتی به خودرو یا محموله آن وارد شود راهنمایی و رانندگی از خسارتدیده حمایت میکند. جبران خسارت مذکور برعهده حمل کننده یا نگهدارنده است.
تبصره۲ـ در کلیه موارد اگر قبل از حمل یا در حین حمل خودرو، مالک آن حاضر شود و تقاضای تحویل خودرو را نماید مأموران مکلفند ضمن صدور قبض جریمه، خودرو را به وی تحویل نمایند.